زمانيکه بين سطح توانايي هاي ادراک شده فرد توسط خودش با سطح تواناييهاي مورد نياز براي رقابت تعارضي وجود داشته باشد، بازيکن در حال تحمل فشار رواني خواهد بود.
فشار رواني در فوتبال
وحيد رحيمي
زمانيکه بين سطح توانايي هاي ادراک شده فرد توسط خودش با سطح تواناييهاي مورد نياز براي رقابت تعارضي وجود داشته باشد، بازيکن در حال تحمل فشار رواني خواهد بود.
به زبان ساده تر؛
فوتباليستي که نگران نتيجه رقابت است و به توانمندي هاي خود باور يا اعتمادي ندارد، وقتي به مرحله رقابت يا روز مسابقه ميرسد با فشار رواني مواجه خواهد شد.
منبع فشار رواني چيست؟
آيا محيط ورزشي موجب ايجاد فشار رواني است؟
??آيا ورزشکاران متاثر از محيط رقابت همچون جمعيت تماشاگران، تيم حريف، رسانه ها، مربيان، سطح رقابت، توقعات ديگران و نتيجه مسابقه، دچار فشار رواني ميشوند؟
پاسخ "خير" است.
پس منبع فشار رواني از چيست؟
اين تفسير ذهني يک فوتباليست از شرايط موجود است، که به او فشار رواني وارد ميسازد، در واقع همه چيز به تفسير ما از وقايع برميگردد و متغيرهايي همچون محيط ورزشي، تماشاگران ، تيم حريف و ... بر ميزان اين فشار ميافزايند.
به عنوان مثال شما به عنوان يک مربي بارها با بازيکنانتان در تيم هاي ورزشي خود و تمرينات برخورد داشته ايد، در واقع تمرينات، صحبتها، و ساير جلسات شما براي همه بازيکنان يکسان بوده تا روز مسابقه فرا ميرسد.
در اين بين شما بازيکني داريد که با ديدن جو ورزشگاه و حساسيت بازي، از انگيزه و شادابي بالايي برخوردار است و اين درحاليست که با بازيکن ديگرتان مواجه ميشويد که با ديدن همان جو و قرار گرفتن در همان شرايط دچار اضطراب و انگيختگي نامناسب قرار دارد.
وقتي با اين دو بازيکن صحبت ميکنيد؛
بازيکن اول ميگويد:
امروز، روز من است و بسيار انرژي دارم تا بهترين بازي ام را در برابر تماشاگران و رسانه ها انجام دهم.
اما بازيکن دوم:
با کمي دقت در رفتار و چهره او متوجه يک پراکندگي يا تشويش ذهني و اضطراب در او ميشويد، ممکن است چشمانش دودو بزند، يا افعال را درست تلفظ نکند، ناخن هايش را بازي بدهد، در جاييکه ايستاده مدام پاهايش را تکان دهد، ضربانش بالا رفته يا کمي تعرق داشته باشد و يا چندين بار از سرويس بهداشتي استفاده کند.
با اين شرايط ما ميتوانيم بگوييم که هر دو بازيکن در يک تيم و با يک کادر فني و با شرکت در جلسات تمريني همزمان و يکسان، اما پاسخ هاي متفاوتي به شرايط موجود در روز مسابقه دارند.
در واقع يک بازيکن تفسير ذهني مثبتي از شرايط رقابتي دارد و بازيکن ديگر با تفسير منفي از شرايط، خود را وارد فشار رواني ميکند که حتما ساير متغيرها(دربالا ذکر شد) بر ميزان اين فشار خواهند افزود.
ما بعنوان يک مربي ميبايست تفسير و سازه ذهني فوتباليستها و ورزشکارانمان را بشناسيم تا بتوانيم آنها را درست هدايت کنيم.
بخشي از اين هدايت درست از طريق تمرين و کسب تجربه بدست ميآيد اما قطعا کافي نيست و بخش عمده آن توسط "تمرينات ذهني" ميسر ميشود.
اگر از علم روانشناسي ورزشي و تکنيکهاي Mental training بي بهره هستيم، حتما از نعمت وجود يک مربي روانشناس ورزشي در کادر فني خود استفاده کنيم.